در این مقاله با پرداختن به موضوع طلاق و بررسی آن، اشاره به پژوهشهای متعدد انجام شده در خصوص آن طی سالیان متمادی و ارائه راهکارهای متعدد در این زمینه خواهم پرداخت.
طلاق و تاثیر آن بر نظام خانواده
واژه طلاق از ریشه عربی و در لغت به معنای (گشودن گره) و (رها کردن) است و در فقه اسلامی (زائل کردن قید ازدواج با لفظ مخصوص) تعریف میشود. طلاق با بطلان ازدواج متفاوت است، بطلان ازدواج به معنای آن است که ازدواج صورت گرفته از ابتدا باطل و بیاعتبار بوده است. ولیام گرد «در نظریه آنمی ساختار خانواده» خود اظهار میدارد، خانواده مهمترین آژانس اجتماعی کردن فرد است. خانواده قدیمیترین و کهنترین هسته طبیعی است که از بدو پیدایش بشر وجود داشته است. در واقع خانواده حکم سلول را در ساختمان اندام موجودات دارد. خانواده کانون حفاظت خانوادگی و اجتماعی است که بسیاری از نویسندگان و حقوقدانان درباره آن سخن گفتهاند، حاصل جمع پدیده آمده خانوادههایی است که آن جامعه از آنها تشکیل یافته است. در واقع خانواده مهمترین نهاد اجتماعی موجود در جوامع انسانی است و از نظر تکوین شخصیت و پرورش آن در فرزندان و نحوه کیفیت آن از حیث تطابق بعدی فرد در جامعه دارای آثار وسیعی میباشد. میزان سازگاری و کیفیت روابط عاطفی زن و شوهر و دیگر کسانی که هسته اصلی خانواده را تشکیل میدهند و نیز نقش آموزشی خانواده و اهمیت آن در رشد شخصیت، روابط عاطفی فرزند و خانواده مسائل روانی – جسمی ناشی از حیات خانوادگی هر یک از این جنبهها در ساختن قالب کلی شخصیت فرزند مؤثر هستند. در جوامع امروزی بیشتر آسیبهای روحی_روانی، اجتماعی فرهنگی و غیره ناشی از طلاق گریبان خانواده و به ویژه فرزندان را میگیرد. با وجود پژوهشهای متعدد صورت گرفته در خصوص این معضل اجتماعی خطرناک و ارائه راهکارها جهت حل آن متاسفانه تاکنون نه تنها پیشرفتی در این زمینه حاصل نشده بلکه روز به روز به تعداد آن افزوده میشود. بنابر تحقیقات صورت گرفته این پیامد تلخ و ناگوار ناشی از عوامل متعدد است که وجود حتی یک عامل میتواند متجر به بروز اختلاف میان زوجین و فروپاشی زندگی مشترک شود.
ترس از تنها شدن
یکی از مهمترین آثار طلاق بر روی زنان و مردان، خصوصا در ابتدای جدایی، ترس از تنها شدن است. جدا شدن بعد از یک دوره وابستگی عاطفی برای هر دوی آنها ترسناک است. برخی از زنان که از نظر اقتصادی نیز وابسته مردان خود هستند، با این جدایی دچار مشکلات اقتصادی شده و ترس از تنها شدن را بیشتر تجربه میکنند.
داشتن احساس گناه
گاهی اوقات وقتی زنان و مردان تصمیم به جدایی میگیرند، دچار ترید میشوند. احساس گناه داشتن هم یکی دیگر از همان آثاری است که بر روی زن و یا مرد خواهد گذاشت. احساس گناه برای کسی که در این رابطه نقش پررنگتری را داشته، بیشتر نمایان است. زیرا فرد احساس مسئولیت کرده و خود را مقصر این جدایی میداند.
افسرده شدن
یکی دیگر از سختترین آسیبهای طلاق، افسردگی زوجین است. پس از جدایی به خصوص اگر رابطه عاطفی طولانی مدت باشد؛ احساس گناه، غم و اندوه را زوجین تجربه خواهند کرد. گاهی این احساسات عمیق شده و منجر به افسردگی خواهد شد.
کاهش اعتماد به نفس
زمانیکه زوجین از یکدیگر طلاق میگیرند، برچسبهایی مانند مطلقه و بیوه را به زنان نسبت میدهند. کاهش اعتماد به نفس یکی از دیگر از مخرب ترین آثاری است که به ویژه بر روی زنان تاثیرگذار است.